loading...

مدیتیشن چاکرا-ها (شفای درون) - ذهن. روح. جسم

بازدید : 57
جمعه 14 خرداد 1400 زمان : 17:30

بازدید : 164
پنجشنبه 13 خرداد 1400 زمان : 16:08

ضمیر خودآگاه چیست ؟ آیا تا به حال شده در تاریک شب یک چیز عجیب غریب ببینید که ندانید چیست و کمی هم بترسید ؟ آشنا شده که شما و دوستتان در یک زمان به یک شیی ناشناس نگاه کنید اما دو تا تعریف مختلف برای آن شیی داشته باشید ؟ این ها مواردی هستند کاملا طبیعی و برآمده از زاویه ی نگاه شما . در طل تاریخ بشر بسیاری از دانشمندان . فلاسفه . روانشناسان و بیولوژیست ها سعی کرده اند تعاریف خودشان را در مورد ضمیر خود آگاه ارایه دهند اما هنوز یک تعریف یکسان و واحدی برای ضمیر خودآگاه وجود ندارد . فقط یک نفر در این دنیا وجود دارد به شما بگوید ضمیر خودآگاه شما چیست و آن شخص خود شما هستید . بله خود شما . هر شخصی خودش نسبت به ضمی خودآگاه خودش آگاهی کامل دارد و نیازی ندارد کسی آن را برایش توضیح دهد . همینکه می دانید می توانید تصمیم های خودتان را بگیرید یا هر لحظه تصمیم تان را عوض کنید . همینکه علاقه مندی های شخصی خودتان را دارید . همینکه توانایی حل مشکلاتی که برایتان رخ می دهد را دارید و می توانید راه حل جدید پیدا کنید . همه و همه در واقع کاری است که توسط ضمیر خودآگاهتان دارد انجام می شود . ضمیر خودآگاه اساسی ترین بخش مغز و ساختار فکری ما را تشکیل می دهد . عملکرد آن بسیار پیچیده است و جالب اینکه برای هر شخصی نیز متفاوت است . برای همین هنوز تعریف واحدی برای بخش خود آگاه مغز وجود ندارد . ما هر ثانیه از این بخش استفاده می کنیم . هر یک حواس پنجگانه ما یک ورودی برای وارد شدن داده‌های مختلف به مغز است. حس چشایی، بینایی، لامسه، شنوایی و بویایی، پنج ورودی اطلاعات به مغز هستند. اما این همه‌ی قضیه نیست. بسیاری از داده‎هایی که به ضمیر خودآگاه ما وارد می‌شوند به صورت غیر مستقیم است یعنی تجربیات شخصی خودمان نیستند، بلکه تجربیات یا دانش دیگران است که از طریق مطالعه یا دیدن و شنیدن در اختیار ما قرار می‌گیرد. وقتی قصد دارید یک تعریفی از یک شئی ارائه دهید، اولین کاری که نیاز است انجام دهید این است که به دقت به آن جسم نگاه کنید. نگاه شما از یک زاویه‌ی دید مشخص است و اگر فقط از همان زاویه آن جسم را تعریف کنید یک تعریف تک بعدی است. اما اگر شئی را بچرخانید تا زاویه‌های دیگرش را هم ببینید، در نهایت بهتر می‌توانید به یک تعریف کامل و شفاف‌تری از آن شئی برسید. این کار توسط بخش خود آگاه مغز انجام می‌شود. بخش خود آگاه، در مغز قرار دارد و توانایی این را دارد که در آنِ واحد، چندین و چند محاسبه را باهم انجام دهد و به یک یا چند نتیجه برسد. ضمیر خود آگاه شما، تمام داده‌ها و اطلاعاتی که در محیط اطرافتان هست را جمع‌آوری می‌کند و سپس این داده‌ها را به جریان می‌اندازد، آنگاه بر اساس برآیندی از این داده‌ها، عملکرد و تفکرات شما را شکل می‌دهد. به عبارتی دیگر، شما از طریق یکسری ورودی، به بخش خودآگاه مغزتان مقداری داده می‌دهید و سپس خروجی آن می‌شود اعمال و افکارتان و احساسات شما. در واقع اگر یک فکر خاصی به ذهنتان برسد نتیجه‌ی عملکرد همزمان چندین و چند داده‌ی مختلف است که در بخش خودآگاه به صورت یک نسخه در آمده و حالا یک فکر واحد را تشکیل داده است. فرض کنید قصد دارید یک روز را با بی‌خیالی کامل سپری کنید و اصلا به هیچ چیز فکر نکنید و مغزتان را به کار نیاندازید. اما غیر ممکن است. مغز شما حتی در تنبل‌ترین روز‌ها نیز، بیشتر از ۵۰۰ کالری انرژی مصرف می‌کند. این مقدار معادل ۲۰ در صد از کل انرژی بدن در طی یک روز است و شما چه بخواهید چه نخواهید، این میزان انرژی مصرف می‌شود بدون اینکه حس کنید مغزتان دارد فعالیت می‌کند. چشم‌های انسان دریچه‌‌ی مهمی ست برای ورود داده‌ها به مغز. قرنیه چشم شما حتی در صورتیکه سعی کنید نگاهتان را روی چیزی متمرکز کنید ۴بار در ثانیه حرکت لرزشی دارد تا بتواند تصاویری که به صورت عکس دریافت می‌کند را به فیلم تبدیل کند و به هم ربط دهد. این یعنی همان چیزی که ما می‌‌بینیم و نام واقعیت را بر آن می‌‌گذاریم. مکانسیمی‌ که باعث می‌شود این تصاویر به صورت سه بُعدی و شفاف دیده‌ شود در مغز است. شبیه به این است که مغز ما مرتبا در حال چیدن قطعات یک پازل کنار همدیگر، و کامل کردن پازل به صورت یک تصویر نهایی است. در طی این پروسه، مغز از طریق چشم، داده‌های بسیار زیادی را دریافت می‌کند اما آنچه که شما هر بار می‌‌توانید ببینید فقط همان چیزی است که رویش متمرکز شده‌اید. آیا در زمان کودکی، از تاریکی می‌ترسیدید؟ ترس از مکان‌های تاریک در زمان بچگی، یکی از ترس‌های شایع کودکان است. این ترس به دلیل این است که در سن کودکی، هنوز میزان داده‌هایی که به ضمیر خودآگاه وارد شده بسیار کم است و مغز فقط بر اساس آنچه که در همان زمان می‌بیند واکنش نشان می‌دهد که خب قطعا واکنش طبیعی مغز در برابر تاریکی، ترس است. همانطور که گفته شد، ضمیرخودآگاه شما، با توجه به اطلاعاتی که به آن داده می‌شود، فکر کرده و تصمیم می‌گیرد، سپس واکنش نشان داده و باعث بروز احساسات مختلفی در شخص ایجاد می‌شود داده‌هایی که به ضمیر خودآگاه وارد می‌شود، از طریق تجربه شخصی خودتان یا آموختن از سایرین، به دست می‌آید. هرچه دانش شما بیشتر شود، ضمیر خودآگاه نیز می‌تواند قطعات بیشتری از یک پازل را کنار هم بچیند؛ بنابراین بخش خود آگاه مغز، طبق دستورالعمل‌هایی که وارد آن می‌شود فعالیت می‌کند و پس از مدتی نیز تمامی این داده‌ها را به بخش ناخودآگاه منتقل می‌کند. ضمیر خودآگاه امکان اندیشیدن علت و معلول کردن تحلیل و برنامه ریزی کردن امور را دارد و به طور کلی از منطق پیروی می کند . در واقع آگاهی ما همان ضمیر خودآگاه ماست . شناختن اشیا و اماکن و انسانهای دیگر و اعمالی که از اراده کردن ما سرچشمه می گیرند و ... کار این ضمیر است . ما به وسیله این ضمیر ورودی ها یا همان اطلاعات ذهنی را وارد ناخودآگاه می کنیم . این ضمیر در یک لحظه تنها توانایی انجام یک عمل را دارد . اعمال همزمان معمولا قسمی به ناخودآگاه واگذار میشوند . مثل راندن وسیله ای و همزمان تماشای اطراف . ما ضمیر خود آگاه مان را به عنوان ذهن یا هوشیاری یا آگاهی یا .... می شناسیم و ما تنها این ضمیر را حس می کنیم ولی بیشتر از کارکردهای ناخود آگاه مثل تنظیم ضربان قلب و تنظیم فشار خون و ترشح هورمون ها و واکنش ها و ... بهره می بریم . برخی ویژگی های خود آگاه 1_ خود آگاه منطق را اصل می داند و منطق محور می باشد . 2_ کنشها و واکنشهای ضمیر خود آگاه کاملا ارادی است . 3_ خود آگاه حافظه ضعیفی دارد و مدت کوتاهی اطلاعات را حفظ می کند . 4_ خود آگاه ما 8% از مغز ماست . 5_ خود آگاه از نظر تکامل پس از ناخودآگاه به وجود آمده است . 6_ در قسمت های ارتباطی و حرکتی بدن نقش بیشتری دارد .( در ذهن افراد موفق چه می گذرد ) ؟ افراد موفق کنترل زندگی خود را در دست دارند . آنها از نیروی ( اراده . انضباط شخصی . و هوش هیجانی ) برخوردارند تا زندگی را که به آن افتخار می کنند طراحی کنند و به این دلیل است که موفقیت را دریافت میکنند. برای اینکه بتوانیم همین کار را انجام دهیم ذهن هوشیار و نیمه هشیار را درک کنیم . ذهن هوشیار جایی است که شما فکر و برنامه ریزی می کنید . در واقع آنجا مکان منطق و استدلال است . اما به گفته زیست شناس تکاملی ذهن هوشیارشما فقط ( 1 تا 5 % ) از کار ذهن را انجام می دهد . ذهن هوشیار شما مثل راننده یک جرثقیل است . جرثقیل را هدایت و کنترل می کند اما هیچ یک از کارهای واقعی را انجام نمی دهد . ذهن هوشیار شما راننده چرخ ذهن نیمه هوشیار فوق العاده قدرتمند شما نیز است . آیا تاکنون سعی کرده اید با استفاده از نیروی اراده محض عادتی همچون زیاد خوردن را ترک کنید؟ اگر تجربه اش را داشته اید حتما می دانید که نیروی اراده یک استراتژی ضعیف برای ایجاد تغییرات پایدار در زندگی شماست . زیرا نیروی اراده از ذهن هوشیار سرچشمه می گیرد و به همین دلیل در توانایی های خود محدود شده است از نیروی اراده خود فقط 5% برای رسیدن به اهداف و نتیجه مطلوب موجود استفاده میکنید . ذهن هوشیار شما به سادگی منحرف می شود . هر فرد به طور متوسط در هر دقیقه شش تا ده بار تمرکزش را از دست می دهد.و قسمت ناخودآگاه شما هر چند وقت یک بار تمرکزش را از دست می دهد ؟ ( تقریبا هرگز ) .نکته کلیدی است که اغلب افراد از آن اطلاعی ندارند . ما فکر میکنیم که عملکرد قسمت آگاه ما ( اراده ما . تصمیمات آگاهانه ما . تفکرات خود آگاه ما ) دقیقا ( ما ) را تعریف می کند و عملکرد بخش ناخودآگاه ما همانند چیزی است که در زیر سطح قرار دارد و اهمیت چندانی ندارد. حقیقت بخش ناخود آگاه ما همه چیز را اداره میکند . به همین دلیل است که بعضی افراد دچار شرایط منفی می شوند .آنها با خود می گویند : چگونه به اینجا رسیدیم ؟ آنها با هدایت خودکار به اینجا رسیده اند . اعمال آنها برنامه ریزی مسیری را که به مکان فعلی شان منتهی شده ترتیب داده آنها از تصمیمات خود آگاه نبوده اند .. ذهن نیمه هوشیار شما که در پس زمینه به طور مدام در حال اجراست اتوپایلوت است . اتو پایلوت چیست؟ اولین سامانه اتوپایلوت در سال 1912 میلادی و توسط کمپانی Sperry به کار گرفته شد. این سامانه به خلبانان کمک می کرد تا بدون توجه ویژه، هواپیمای تحت فرمان خود را در جهت تعیین شده قطب نمایی و به صورت مستقیم و بدون تغییر ارتفاع به پرواز در بیاورند. گفتنی است این سیستم قادر به انجام تیک آف و لندینگ هواپیما به صورت کاملاً خودکار بود.به ذهن هوشیار شما اجازه می دهد تا فکر کند یاد بگیرد و رشد کند . بیشتر مردم قدرت نیمه هشیار خود را درک نکرده اند . ذهن هوشیار شما برای پذیرش و اقدام روی یک کار تکراری وارد عمل خواهد شد . ذهنیت مبتنی بر عادت است که به صورت عمدی یا سهوی باعث پذیرش یک مسله از سوی ضمیر ناخودآگاه شما می شود . شما می توانید زندگی خود را تغییر دهید و آن را به همان زیبایی که در ذهن خود تصور کرده اید نقاشی کنید . ( شما افکار خود نیستید ) . بسیاری از افراد خود را نقطه اوج پچ پچ های ذهنی می دانند که داثما درون سرشان می چرخد . این پچ پچ ها که تا مدت ها ادامه دار است و اینگونه است که فرض می کنیم این خود ما هستیم . شما برای تغییر زندگی خود باید افکارتان را تغییر دهید و در ابتدا ممکن است در برابر ایده از دست دادن هویت خوت مقاومت کنید .( ایگو همان هویت است ). در قسمتهای بعد راجع به ( ایگو ) خواهیم خواند. زمانی که متوجه می شوید چیزی به مراتب بزرگ تر از افکار خود هستید در می یابید که قدرت انتخاب کردن در مورد افکار خود را دارید و شروع به برنامه ریزی مجدد ذهن نیمه هوشیار خود خواهید کرد . در جایی ساکت بصورت ریلکس نشسته و بصورت ارادی و با آگاهی تنفس کنید . توجه کنید که چگونه بخش خودآگاه کنترل تنفس شما را به عهده گرفته است . اما پس از اندکی کم کم با توجه نکردن به تنفس نفس کشیدن شما به امری غیر ارادی تبدیل شده و ضمیر ناخودآگاه همانند یک سیستم کنترل پرواز اتوماتیک شما را کنترل می کند . ما ذهن مان را به حال خود رها کرده ایم و آن طوری زندگی می کنیم که ذهن ما میخواهد . ذهن ما مدام کارهی عقب افتاده . نگرانی ها . ترس ها و عواقب کارهایمان را به ما یاد آوردی می کند. ترجیج می دهد کار جدیدی انجام ندهد زیرا انجام کار جدید یعنی صرف انرژی بیشتر و این مخالف قانون مغز ماست . اگر خاطرات تلخ گذشته مدام ما را آزار می دهد این تقصیر ماست که به ذهن مان اجازه همچین اتفاقی را داده ایم . هر زمان از موضوعی ناراحت شدید . چند لحظه از ( تکنیک 478 ) استفاده کنید . و بگویید من ذهنم را کنترل می کنم. خاطرات ناخوشایند را در صندوقچه ای در بسته نگه دارید . و تا آن جایی که میتوانید در آن صندوقچه را باز نکنید . بگذارید زمانی که به یاد آوردید . مانند یک نور در ذهنتان بگذرد. گذشته در گذشته بماند و با تمرین های صحیح و تکرار جملات مثبت تاکیدی . آینده ای آنجه که در تخیلتان است را بسازید.

بازدید : 96
چهارشنبه 12 خرداد 1400 زمان : 23:17

شانس چیست ؟ شانس همان ضمیر ناخودآگاه ما است . که هر فکر منفی و مثبت که در ذهن و از دهانمان بیرون می آید. در قسمت راست مغز یعنی ضمیر ناخود آگاه ما بایگانی می شود . انسانی که هم اکنون هستید.(حال) و به سمت آینده حرکت میکنیم. تماما زاییده درون ماست . کسی غیر ما خودمان را شکل نمی دهد . دنیای مادی نقشی ندارد . ارتعاشات مغز افکار احساسات درونی خود را در دنیای مادی خلق می کنیم. احساسات و افکار نابود نمی شود. و تمام اینها را به دنیای بیرون انتقالمی دهیم. یک اتاق تاریک احتیاج به نور دارد . افکار و کلام ما هم احتیاج به اندیشه های مثبت دارد . کلام قدر دارد . مراقب باشیم درون ما چه می گذرد. افرادی در تلاش هستند. از ( قانون جذب ) استفاده کنند . ولی به خواسته هاشون نمی رسند. سوال اینجاست. چرا به اهدافشان نمی رسند ؟ شما به صورت ناخواسته نمی گذارید که ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه تان در یک راستا قرار بگیرند . برای هر تصمیمی که دارید. ضمیر ناخودآگاه قبول می کند. ضمیر خودآگاه رد می کند . میگه تو نمیتونی . نمی شه . امکان نداره . از تو برتر هستند. تلاشت بی ثمره و..... با چند تنفس دم و بازدم تکنیک ( 478 ) به خود بگویید. من قدرتمند هستم. و به دستش می آوردم. خواسته هامون را باید در زمان حال بیان کنیم. شانس همان ایگومون است. که در پستهای قبل به اشتراک گذاشتم. فقط باید آگاه باشیم. چون در دنیای ماترکس زندگی می کنیم.

بازدید : 89
چهارشنبه 12 خرداد 1400 زمان : 19:59

بازدید : 290
12 خرداد 1400 زمان : 19:31

همه چیز در مورد ایگو _ ایگو چیست

( What is ego)-?

ایگو اساسا هویت شماست . چیزی که فکر می کنید هستید . ایگوی شما معمولا از یک نام . یک شخصیت . و یک داستان ساخته می شود . در این داستان شخصی . مجموعه ای از خاطرات . باورها . عقاید و احساسات درباره این که : 1_ چه کسی هستید.؟ 2_ در کجا به دنیا آمده اید؟ 3_ در چه چیزهایی خوب یا بد هستید ؟ 4_ چه چیزهایی را تجربه کرده اید ؟ و بی نهایت چیزهایی دیگر وجود دارد . تعریف ایگو چیست ؟ ایگو هویتی ساخته خود ماست . هویتی که حقیقت ندارد . اگر تمام باورهایمان درباره آن چه هستیم _ باورمان از شخصیت . استعداد. و توانایی ها _ را بپذیریم . ساختار ایگوی خود را داریم. این استعدادها . توانایی ها و جنبه های شخصیتی ما با مهارت های ما مرتبط هستند. اما ساختار ذهنی ( خود) ما مصنوعی است . در حالی که این توصیف ممکن است باعث شود تا ( ایگو ) همجنین چیز ساکن و ایستایی به نظر برسد . این گونه نیست . در عوض ایگو بخشی فعال و پویا از شخصیت ماست که نقش بسیار زیادی در ایجاد نمایشی عاطفی در زندگی ما ایفا میکند . زمانی که تفکراتی درباره خودمان داریم که با آن ها موافق هستیم . تصویری از خود می سازیم . انواع تفکراتی که موجب ایجاد یک ساختار ( ایگو ) می شوند . هر ساختار هویت دروغین یا ( ایگو ) دیر یا زود خود را از بین خواهد برد . هویت دروغین یا ( ایگو ) همین ( من ) و همین صدای درونی است که با آن هویت گرفته اید . وایما در شبانه روز به عنوان یک ( فرد ) زندگی را با آن صدای درونی پیش می برید . دایما نگران منافع ( من ) خود هستید و یا می ترسید که ضرر خاصی به این ( من ) برسد. این ( من یا آیگو) شما دشمنی درونی است که خودش خود را از بین می برد اما دایما اینطور به نطر می رسد که دغدغه اصلی اش حفظ و بقای شماست و کمتر کسی می تواند از تو هم ساخته شده توسط ( ایگو ) بیدار شود و تا انتهای عمر رفاقتش را با همین ( ایگو ) حفظ می کند و از خدا ( خوشیاری واحد ) که هویت حقیقی شماست دور می ماند . کسی که دائما با هویت دروغین و یا همین ( من ) اش . کسی که دائما نگران پول دادن به دیگران است خودش پولهایش را ریخت و پاش خواهد کرد. ( ایگو ) ذاتا دشمن اصلی هر انسان است که خودش عامل و خالق تمام مشکلات است .راه حل _ ( من ) خود را از میان بردارید با این صدای درونی هویت نگیرید. با سکوت هویت بگیرید . مدیتیشن کنید. ( خود یا ایگو ) بر خلاف نهاد منطقی و واقع بین است . خود بر پایه ی ( اصل واقعیت ) کار می کند . ( خود یا ایگو ) خواستار بر آورده شدن نیازهای انسان است . اما به واقعیت ها توجه می کند و بر پایه ی منطق. اخلاق و قانون کار می کند . خود هم خواستار بر آورده شدن نیازهاست اما این بر آورده شدن را در هنگامی می خواهد که شرایط مناسب باشد . ( خود یا ایگو ) بخش هشیار و نیمه هشیار را در بر می گیرد . خود یا ( ایگو ) از هنگام کودکی بخشی از ساختار شخصیتی انسان می شود . بازخورد از دیگران رفتارهای والدین . تنبیه و پاداش هایی که کودک هنگام انجام رفتار می بیند او را آگاه می کند که گاهی باید برآورده سازی برخی نیازها را به تعویق بیاندازد. 1_ در ریاضی خوب نیستم . 2_ با هوش نیستم . 3_ کک و مک من را زشت میکند. 4_ هیچ کسی من را دوست ندارد . 5_ من بهتر از تو هستم . 6_ این کار حماقت من بود . ( ایگو ) در پس ( من ) در افکاری اظهاری پنهان می شود و هویت ما را شرح می دهد . زمانی که چنین افکاری داریم و حتی با کوچک ترین اعتقادی موافق هستیم که این ایده ها ما را توصیف می کنند . در حال ساختن یا تقویت یک ( ایگو ) _ ( هستم ) . ما این افکار را در ابتدا در کودکی داریم . شاید وقتی در زمین بازی مورد تمسخر قرار گرفته ایم یا وقتی از طرف یک معلم یا پدر و مادر خود بازخواست یا ستایش شده ایم.در تمام فرهنگ ها . پرورش یک تصویر از خود یخشی طبیعی از اجتماعی شدن است . با این حال زمانی که آن تصویر از خود منفی نادرست یا حتی بیش از حد مثبت اندیش باشد. مشکل به وجود می آید . با توجه به این که ما مفهوم ( خود ) را در کودکی پرورش می دهیم . بدیهی است که این تصویر ما از خود در بزرگسالی در واقعیت ترسیم نمی شود. ( ایگو ) پرده ای میان چیزی است که فکر میکنید هستید و آن چه در واقعیت هستید . شما در توهمات ذهنی خود زندگی می کنید و از این که توسط مجموعه بزرگی از داستان ها هایت می شوید . بی اطلاعید! با این باور که از دیگران و زندگی خود جدا هستید . ( ایگوی ) خود را خلق و در حال حفظ آن هستید . به عبارت دیگر ( ایگوی ) شما بر این باور است که شما قطعا یانجا و دیگران قطعا آنجا هستند. شما بدن . زندگی . و شخصیتی دارید که کاملا متفاوت از دیگران است . بنابراین بر طبق ( ایگو ) شما مانند دیگران نیستید . متفاوت هستید . یا این چیزی است که به هر حال افکارتان به شما می گوید. . آشکار کردن ( ایگو) EGO چرا توضیح یا توصیف ایگو آنقدر مشکل است ؟ تعریف ایگو دشوار است چون چیز خاصی نیست . ( ایگو ) در واقع از باورهای متفاوت زیادی تشکیل شده است که یک فرد در طول زندگی خود به دست آورده است . این باورها می توانند متفاوت و حتی متناقض باشند . هر چه پیچیده تر باشد ایگوی فرد متفاوت است . اگر کسی تمام بخش های ایگوی خود و آن چه موجی تحریک انجام آن ها می شود را به وضوح شناسایی و توصیف کند شما نمی توانید توصیف خوبی از آن چه به نظر می رسید به دست آوردید . چالش آگاه شدن از این که ( ایگو ) شخصی شما چگونه به نظر می رسد دشوارتر می شود . چون فرهنگ ما برای هدایت توجه ما به درون و توجه به چنین چیزهایی به ما پاداش نمی دهد. چگونه ایگو را تشخیص دهیم ؟ دیدن ایگو دشوار است . چون پشت نظراتی پنهان می شود که درست به نظر می رسند . وابستگی ما به توصیف هویت ما _ و به دنبال آن ها نبوده ایم . می توانید با توجه به افکار خاص . مشابه آن چه گفته شد. نظری اجمالی به دست آورید . ساده ترین راه برای تشخیص ( ایگو ) دنبال کردن واکنش های عاطفی است . که در پشت آن قرار دارد. 1_ عصبانیت در مورد یک فرد محبوب . 2_ نیاز به درست بودن . 3_ احساس نا امنی در موقعیت های خاص . 4 _ احساس حسادتی که غیر قابل توضیح است . 5_ نیاز به تحت تاثیر قرار دادن کسی و غیره . این احساسات را می توان به باورهای غلطی که ( ایگو ) را تشکیل می دهند نسبت داد . در ابتدا دیدن نشانه های احساسات و نمایشی که به وجود می آید نسبت به ایگویی که موجب آن می شود ساده تر است . ایگو خودشیفته و غیر قابل اعتماد است ؟ داشتن یک ( ایگو ) معمولا با خودبینی همراه است و اصطلاحی برای توصیف کسی است که فکر میکند بهتر از دیگران است . با این حال این فقط بخشی از ( ایگو ) است . معمولا با خودبینی همراه است و اصطلاحی برای توصیف کسی است که فکر می کند بهتر از دیگران است . با این حال این فقط بخشی از ( ایگو ) است . در حقیقت ممکن است عزت نفس مثبت و عزت نفس منفی داشته باشیم . ما همیشه از این باورهای مختلف آگاه نیستیم.. باورهای منفی درباره خودمان عزت نفس منفی ما را شکل می دهند . در حالی که افکار مثبت ما تشکیل دهنده عزت نفس مثبت ما هستند . هر دوی این ها . عزت نفس منفی و مثبت ایگوی ما را شکل می دهند. در اغلب موارد این دو جنبه از شخصیت ما تفریبا برابر هستند و هر کدام از نظر عاطفی یکدیگر را خنثی می کنند . فردی که با انتقاد درونی از خودش بر خودش بسیار سخت می گیرد. ممکن است احساس بی ارزش بودن داشته باشد . این احساس . احساس دردناکی است که با آن زندگی می کند و برای پنهان کردن این درد ممکن است آن را با خودستایی بپوشاند و تصویری از امنیت و اعتماد به نفس به وجود آورد. در حالی که با احساس ناامنی بی ارزشی و بی کفایتی در حال مبارزه است . نحوه رها کردن ( ایگو ) EGO از آن جا که ( ایگو ) دارای جنبه های متعددی است حل کردن آن ها به یک باره عملی و کار آمد نیست و احتمالا نمی توانید این کار را هم انجام دهید. بیشتر شبیه به یک درخت یا بوته بزرگی است که در یک حیاط بیش از حد رشد کرده است . شما آن را بلند نمی کنید تا بیرون بیندازید _ به جای آن قطعات قابل کنترل را می برید. همین روش با رها کردن باورهای غلطی که ( ایگو ) را می سازند موثر است . با جدا شدن از افکار شخصی که ( ایگو ) را تقویت می کنند شروع کنید . سپس باورها را کنار بگذارید و خودتان را از هویت نادرست ایگوی خود جدا کنید . ما سال ها زمان صرف ساختن تصاویر خود از ایگوی خودمان زندگی درون آن ها و تقویت آن ها کرده ایم . استخراج خویشتن حقیقی از این زمینه از باورهای غلط بیش از چند روز طول خواهد کشید . بله زمان بر است . همچنین مدتی طول کشیده است تا در خواندن . ریاضی . راه رفتن و هر چیز ارزشمند دیگری مهارت پیدا کنید. انجام کارهای ارزشمند نیازمند وقت و تمرین هستند. چه کاری بهتر از این که چیزی که باعث ناراحتی شما می شود را رها کنید.

بازدید : 86
12 خرداد 1400 زمان : 18:56

فواید موسیقی کلاسیک بر مغز . اگر موسیقی به اندازه کافی قدرتمند باشد . می تواند درست مانند.Mozart effect محرک های دلپذیر عمل کند . کسترش عملکرد قوه تحلیل و استدلال منطقی و همچنین حافظه ی کوتاه مدت به علت شنیدن قطعات موسیقی پیچیده نظیر کنسرتو . پیانوهای دونوازی شده موتزارت اشاره دارد. موسیقی بویژه موسیقی در 60 دقیقه تاثیر دوران باروک با ضرباهنگ مستقیمی بر روی فرکانس و دامنه ی امواج مغزی دارد . که قابل اندازه گیری از طریق الکتروآنسفالوگراف می باشد . موسیقی همچنین بر روی سیستم تنفسی و افزایش مقاومت پوست و نیز سیستم هورمونی بدن تاثیر گذار است . و اتساع مردمک چشم . افزایش فشار خون و ضربان قلب را موجب می گردد. در نتیجه ی این فراینده ها تمرکز پذیری مغز به سهولت انجام می پذیرد . موسیقی با تحریک همزمان نیمکرهای چپ و راست مغز . تحلیل و تلفیق و شبیه سازی های اطلاعات در مدت زمان کوتاهتری را ممکن می سازد . این فعال سازی همزمان دو نیمکره ی مغز موجب تقویت فرایند یادگیری و جذب اطلاعات و در نهایت رشد مهارتهای شناختی می گردد. این پدیده که می توان با گوش کردن به این سبک موسیقی بادگیری را به میزان 5 برابر افزایش داد با ثبات رسیده است و از همین روست که نقالان . داستانهای خود را با ریتم ملودیک خاصی ادامه میدهند تا بتوانند هزاران خط داستان را به خاطر بسپارند . گوش سپردن به موسیقی کلاسیک . یکی از ارزان ترین و مفید ترین روشها برای افرادی است . که بیقرار هستند و در خوابیدن مشکل دارند . ماهیت موسیقی کلاسیک باغث می شود مغز نیازی نداشته باشد چندین کار را همزمان با هم انجام دهد . چون . این نوع موسیقی اصولا دارای ملودی های آرام . بدون کلام . با تغییرات ریتم اندک و دارای ریتم منظم است . که همین امر به آرامش مغز کمک می کند . MOZART_ BEETHOVEN

تعداد صفحات : -1

درباره ما
Profile Pic
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 11
  • بازدید سال : 57
  • بازدید کلی : 1092
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه